چندی قبل رئيس محترم بيمارستان مدرس در مصاحبه خود اعلام کردند که اعمال جراحي قلب در بيمارستان شهيد مدرس بدون ليست انتظار و در كمترين زمان ممكن با تعرفه دولتي انجام می شود.
http://www.khizeshnews.ir/news/1068
خوب این خیلی خوب است که بیمارانی که واقعا نیاز به جراحی قلب دارند خیلی سریع و با کمترین هزینه معالجه شوند لیکن اجازه دهید این خبر خوب را در کنار دو خبر دیگر ارزیابی کنیم تا ببینیم مشکل قلب ایرانیان کجاست و آیا زودتر و ارزان تر جراحی شوند مسئله حل می شود یا خیر؟
1 – طبق آمار ارائه شده سالانه 50 – 35 هزار عمل جراحی قلب در کشور انجام می شود که این تعداد برابر است با تعداد جراحی قلب در کشور چین. جمعیت چین 18 برابر ایران است ولی (ظاهرا) مشکلات قلبی ایرانی ها با آنان برابر است. علاوه بر این سن ابتلا به بیماری های قلبی در ایران 10 – 7 سال جوانتر از بسیاری از کشورهاست (نشریه بهداشت روان و جامعه شماره 22 آبان 86)
http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/317185
آیا واقعا قلب ایرانی ها زودتر از چینی ها بیمار می شود و بیشتر از آنها نیاز به جراحی پیدا می کند؟ جواب این سوال اگر فرض کنیم مصرف اغذیه صنعتی و استرس در ما بیشتر و ورزش و تحرک کمتر است، می تواند مثبت باشد ولی باز هم توجیه کننده آمار 18 برابری در جراحی قلب (به نسبت جمعیت) نمی باشد. پس بخوانید:
2 - آبان ماه سال گذشته آقای «دكتر جواد ملكي» فوق تخصص جراحي قلب، عروق و ريه در مصاحبه خود اعلام نمود:
« بسياري از عمل هاي قلب لازم نبوده اما دكتر براي 12-10 ميليون تومان، قلب شخص را جراحي مي كند... برخوردهاي اقتصادي حرف اول را مي زنند... فلان درمانگر سر عمل جراحي صحبت از مصالح ساختماني مي كند. پول، سوگندنامه فارغ التحصيلي را سايه مي زند»
وي در ادامه، مخارج خدمات بيمارستاني را برشمرد: "جراحي قلب بين 50 - 30 ميليون تومان/ بالن 8 ميليون تومان/ آنژيوگرافي 3 ميليون تومان/ يك شب بستري در بخشICU يك ميليون تومان/ يك شب بستري در CCU بين 500 تا 800 هزار تومان"
حالا بر ما مکشوف شد که بیشتر از آن که دنبال این باشیم که در کشور ما قلب ها برای چه عمل می شوند باید بیابیم برای که عمل می شوند؟
http://www.kayhannews.ir/900814/5.htm
3- گزارشی از یک خبرنگار :
«سيدحسين» تعريف مي كند كه همسرش دچار ناراحتي قلبي مي شود و او را نزد يك پزشك متخصص قلب مي برد. دكتر پس از معاينات مي گويد بايد قلب خانم عمل شود. خانم و همسرش لحظاتي در سكوت اندوهبار به هم زل مي زنند... آرام از مطب بيرون مي آيند. دقايقي هيچ يك حاضر نيستند درباره گفته دكتر حرفي به هم بزنند. مرد سكوت را مي شكند. پيش يك متخصص ديگر مي رويم. فرداي آن عصر تلخ، نزديك پزشك ديگر مي روند. دل نگراني سايه به سايه همراهشان است. از پله ها بالا مي روند. اين متخصص قلب مقداري درباره وضع قلب بيمار پرسش مي كند. بعد از قلب خانم معايناتي انجام مي دهد. پشت ميزش مي نشيند و با لحني آرام و چهره اي باز به آنان كه كنار هم روي مبل نشسته اند مي گويد: قلب خانم نياز به عمل ندارد. هر دو نفس عميقي مي كشند. احساس راحتي مي كنند. دكتر رو به خانم ادامه مي دهد: يك سري نرمش مي گويم صبح هنگام بيدار شدن از خواب انجام بدهيد و يك نسخه دارو هم مي نويسم... يك ماه ديگر مراجعه كنيد نتيجه را بدانم. اين شهروند مي گويد همسرش دستورات پزشك را دقيقاً انجام داد و رعايت كرد. سر يك ماه به دكتر مراجعه مي كنند. دكتر معايناتي انجام مي دهد. مي گويد: «ديگر جاي نگراني نيست.» همسر خانم مي گويد: ناراحتي قلب خانمم كاملاً برطرف شده است اما هنوز پس از چند سال، نظر آن پزشك متخصص قلب كه با صراحت و اطمينان گفت «بايد قلب خانم جراحي شود» يادم نمي رود و به فكر بيماران ديگر مي افتم كه نزد او رفته يا خواهند رفت كه پاسخش به بيماران شايد همان باشد كه به همسرم گفت: «بايد قلب تان عمل جراحي شود! »
http://www.kayhannews.ir/900814/5.htm
پس ملاحظه میفرمایید که در این بازار مکاره که نظارتی بر کار برخی جراحان از خدا بی خبر وجود ندارد و کسی پاسخگوی این آمار وحشتناک نیست، دل خوش کردن به این که تعداد بیمارستان های تخصصی را افزوده و شرایط را برای انجام سریع تر و ارزان تر جراحی های قلب فراهم کنیم در خوشبینانه ترین حالت، ناشی از سطحی نگری و عدم شناخت صحیح از وضع موجود و اولویتهاست.
اول ای دل دفع شر موش کن وانگهی در جمع گندم کوش کن
در چنین شرایطی از وزارت بهداشت می خواهیم که:
اولا بررسی و اعلام نتیجه کنند که علت بالاتر بودن آمار سکته ها و مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلبی (اولین علت فوت در ایران) و رسیدن سن سکته به زیر 30 سال چیست؟ قطعا حرفهای همیشگی که زندگی ماشینی و مصرف دخانیات و فست فود و چربیها علت آن است را نمی توانیم بپذیریم چون این عوامل در سایر کشورهای صنعتی هم وجود دارد ولی آمار آنها مثل ما نیست.
ثانیا چه تمهیدات و ابزار نظارتی اندیشیده شده که قلب هم وطنان ما به خاطر مشتی دلار که قاعدتا صرف سفرهای خارجی شیادان می شود شرحه شرحه نشود و از شر دزدانی که هم به جیب می زنند و هم به جان در امان بمانند.
آیا واقعا برای یک وزارتخانه با آن تشکیلات عریض و طویل امکان ندارد بر تجویزها و عملکرد جراحان نظارت کند. نمی توانند به کمک جراحان متعهد مثل همین جناب آقای دکتر ملکی شیر پاک خورده که حداقل افشا نموده که چنین معضلی وجود دارد، یک تیم نظارتی تشکیل داد تا مشکل از اساس حل شود؟
و اما توصیه ای به مردم خوبمان:
1- برای پیشگیری از بیماری های قلبی به آنچه پزشکان متعهد (چه رایج و چه سنتی) در زمینه تغذیه و ورزش ... می گویند عمل کنید
2- به مجرد این که یک پزشک متخصص به شما گفت که باید هرچه سریعتر عمل بشوید دچار وحشت و تصمیم عجولانه نشده و تسلیم نظر او نشوید مگر اینکه به صداقت و علم او ایمان داشته باشید و ترجیحا با پزشکان دیگری که امین شما هستند مشورت نمایید
3- اگر واقعا شرایط اورژانسی نباشد (به تشخیص پزشک متخصص متعهد) و فرصت درمان با طب سنتی وجود دارد، از انجام حجامت و زالودرمانی و سایر تدابیر که همزمان (و البته زیر نظر پزشک مورد اطمینان) انجام می شود غفلت نکنید. بنده شخصا تجربه رفع کامل علائم گرفتگی عروق کرونر را در بیمارانی که باید جراحی می شدند داشته ام و برخی از این بیماران اکنون نیز که سالها از مشکلشان می گذرد همچنان بدون علائم قلبی به زندگی خود ادامه می دهند .
http://www.tebbotahdidenarm.blogfa.com